دلنوشته 14
بوی عیدی، بوی توت، بوی کاغذرنگی، بوی تند ماهیدودی وسط سفرهی نو، بوی یاس جانماز ترمهی مادربزرگ، با اینا زمستونو سر میکنم، با اینا خستهگیمو در میکنم! شادی شکستن قلک پول، وحشت کم شدن سکهی عیدی از شمردن زیاد، بوی اسکناس تانخوردهی لای کتاب، با اینا زمستونو سر میکنم، با اینا خستهگیمو در میکنم! فکر قاشق زدن یه دختر چادرسیا، شوق یک خیز بلند از روی بتههای نور، برق کفش جفشده تو گنجهها، با اینا زمستونو سر میکنم، با اینا خستهگیمو در میکنم! عشق یک ستاره ساختن با دولک، ترس ناتموم گذاشتن جریمههای عید مدرسه، بوی گل...
نویسنده :
مامان آوین کوشولو
23:50