دلنوشته 33
شنبه :07/05/ 91
سلام نفسم
سلام اميد زندگيم
سلام فرشته آرزوهام
اين هفته اتفاق خاصي نيافتاد جزء چند تا مورد كه توي هر روز خاص برات نوشتم
عشق مامان اين هفته براي خودمون يه هفته نامه درست كردم تو هم بخون شايد خوشت بياد البته در زمان تو نميدونم چقدر فهم نوشته هامو درك ميكني ولي بهت قول ميدم همه را به روزش برات توضيح بدم
يكشنبه : 08/05/91
مهمترين اتفاق امروز اينه كه تو ديگه براي خودت مستقل شدي و خودت ميري دستشويي من فقط بايد زحمت باز كردن در دستشويي رو بكشم ولي مابقي كارها به گردن خودته .... قربونت برم كه براي خودت خانومي شدي
بخون ببينم نظرت چيه :
ده مرد و يك زن به طنابي آويزان بودند. طناب تحمل وزن يازده نفر را نداشت. بايد يكنفر طناب را رها مي كرد وگرنه همه سقوط مي كردند. زن گفت من در تمام عمر هميشه عادت داشتم كه داوطلبانه خودم را وقف فرزندان و همسرم كنم و در مقابل چيزي مطالبه نكنم. من طناب را رها مي كنم چون به فداكاري عادت دارم. در اين لحظه مردان سخت به هيجان آمدند و شروع به كف زدن كردند....:):):):):):):
دوشنبه : 09/05/91
امشب دوست بابايي شام خونمون دعوت بود دوتا پسر شيطون هم داشت خلاصه داستان اينكه يا مدام گريه كردي و يا اينكه با اونا دست به يكي كردي و تمام اسباب بازي هاي توي اتاق خوابت را به حال منتقل كردي بعد از رفتن مهمون ها خونمون به ميدان جنگ تبديل شده بود
هفته نامه سلامت: در مطلبي طنز، ۱۰ رژيم لاغري را پيشنهاد كرد.
۱ - رژيم دكتر اتكينز: از آنجا كه نفس اين آقا از جاي گرم درميآمده و در اين رژيم فقط بايد پروتئين مصرف كنيد و قيمت جهاني پروتئين هم مثل طلا بالا رفته و دست شما به پروتئين نميرسد، خيلي سريع لاغر ميشويد. در ضمن چون به جز پروتئين چيز ديگري نميتوانيد بخوريد، در هزينههايتان صرفهجويي ميكنيد و بازماندگان حسابي دعايتان ميكنند.
۲ - رژيم دكتر متكينز: اين آقا هنوز آنطور كه بايد و شايد در عالم پزشكي شناخته نشده و قدرش را ندانستهاند ولي بعيد نيست امسال يا سال ديگر چهره ماندگاري، چيزي بشود. رژيم ايشان به اين شكل است كه هر وقت گرسنه شديد، يك سيخ كباب كوبيده ميل ميكنيد و چون تازگيها در كوبيده ۲۰ درصد گوشت و ۷۰ درصد مقوا ميريزند (۱۰ درصدش را هم كه از سر و ته سيخ زدهاند). نه تنها در يك هفته به وزن مناسب ميرسيد، كلي هم به بازيافت كاغذ و مقوا كمك ميكنيد. فراموش نكنيد تعداد درختهاي كره زمين محدود است بنابراين با خريد هر سيخ كباب كوبيده به بازيافت يك درخت كمك كنيد. همين امروز نيازمند ياري سبزتان هستيم.
۳ - رژيم كلهپاچه: اگر نميدانيد، بدانيد كه قيمت جهاني كلهپاچه به شدت بالا رفته و يك دست كلهپاچه محترم ۲۰ و اندي هزار تومان است. حتما بايد توضيح بدهم اين رژيم چطور شما را لاغر ميكند؟
۴ - رژيم خارخاسك آبهاي شيرين: تحقيقات يك موسسه در سيبري نشان داده است اين گونه جانوري كالري منفي دارد و باعث لاغري ميشود، علاوه بر اين، صيد خارخاسك در آبهاي شيرين شما را به تحرك واميدارد و به لاغر شدنتان سرعت ميبخشد. فقط زود دست به كار شويد، قبل از اينكه چينيها كنسرو خارخاسك آبهاي شيرين را وارد كنند و لذت صيدش را از شما بگيرند.
۵ - رژيم بنيآدم اعضاي يكديگرند: با ديدن سريالهاي تلويزيون اگر قلبي از سنگ خارا هم داشته باشيد باز گوشت تنتان آب ميشود و چربي عين پارافين شمع از بدنتان ميريزد روي فرش.
۶ - رژيم آب: هروقت گرسنه شديد، يك ليوان آب بخوريد. آبي كه ميخوريد محتوي انواع و اقسام مواد مغذي و معدني و آلي و شناگر و غريق نجات است. دقت كنيد اگر زياد آب بخوريد با توجه به مواد مغذي شناور در آن چاق ميشويد.
۷ - رژيم بستني: در اين رژيم شما هر چقدر ميخواهيد بستني ميخوريد. چون زياد دلتان بستني ميخواهد و گرما هم به بالاترين حدي كه در طبيعت ميتواند برسد يعني ۳۹ درجه رسيده است. زياد بستني ميخريد و چون قيمت جهاني بستني چوبي هم بالا رفته، هست و نيستتان برباد ميرود، از عهده پاس كردن چكهايتان برنميآييد و طلبكارها شما را به زندان مياندازند. در زندان با تغذيه منظم دوباره چاق ميشويد، چكهايتان را با ۵۰ درصد مبلغش ميخريد و از زندان بيرون ميآييد. رژيم اتكينز ميگيريد و لاغر ميشويد.
۸ - رژيم نان: در اين رژيم شما حق خريد نان نداريد؛ آخر چون قيمت جهاني نان بالا رفته، حيفتان ميآيد مثل سابق بقيهاش را دور بريزيد و به زور همه آن را ميخوريد و چاق ميشويد.
۹ - رژيم خاويار: توضيح بدهم؟
۱۰ - رژيم موز: نخير. اشتباه حدس زديد. موز تنها چيزي است كه در اين سالها ناديده گرفته شده و در نتيجه نه تنها قيمت جهانياش بالا نرفته بلكه ارزان شده و حتي قيمتش در برخي روزها رسيده به قيمت سيبزميني و كدو. پس تا ميتوانيد موز بخوريد. آنقدر بخوريد كه دستگاه گوارشتان يك عيب و ايراد اساسي پيدا كند يا يك بيماري لاعلاج بگيريد و بهسرعت لاغر شويد.
سه شنبه : 10/05/91
امروز اندازه ده اسب بخار يا يه تراكتور قوي كار كردم
خونه رو كردم مثل دسته گل
البته خرابكاري هاي ديشب شما بود بيشتر .....
چهارشنبه :11/05/91
امروز ماماني بهمون زنگ زد و گفت داره مياد پيشمون انگار خدا دنيا رو بهت داده داري از خوشحالي پر در مياري
ايششششششششششششششششششش
نميخوام پز بدم |
پنچ شنبه: 12/05/91
امروز بعد از ظهر رفتم براي خودم يه كم خريد كنم ولي ميدوني نتيجه كار چي شد ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
من يه مام خريدم 4000 هزار تومان
ولي تو خريد كردي 20000 هزار تومن
ميدوني قرار بود براي خودم خريد كنم ولي تو ماشاالله از اين كار منصرفم كردي چون ديدم اگه همين طوري ادامه بدم من
500000 تومان خريد ميكنم و تو .........
يه روز يه تركه . . . نه! يه روز يه رشتيه . . . نه! يه روزيه لره . . . نه!
يه روز . . . اصلاولش كن ! بزار از اول بگم!
يه روز يه تركه اسمش ستارخان بود ،يا نمي دونم شايدم باقرخان ،
خيلي شجاع و باهوش بود يكه و تنها از پس ارتش مركزي بر اومد .
جونش رو كف دستش گذاشت وسرباز راه مشروطيت شد.
يه روز يه رشتيه اسمش ميرزا كوچك خان بود وخيلي شجاع بود ،
همراه مردم و استانش جلوي ارتش شوروي و بيگانه ايستاد تا
نتونندخاك كشورمون رو اشغال كنند و خودش رو فداي ميهن كرد.
يه روز يه لره اسمش آريو برزن بود وقتي اسكندر ومتجاوزان به
كشور ايران حمله كردند با سپاه كم جلوي سپاه بزرگ مقدوني
ايستاد و وقتي همه ي سپاهش كشته شدند خودش تنها
تااخرين ذرّه خونش مقاومت كرد.
يه روزما همه با هم بوديم . . . تركه ، رشتيه ، لره ، فارسه ،
آبادانيه و. . . ما با هم دوست بو ديم تا اينكه دشمنان رمز
دوستي ما رو كشف كردند وقفل دوستي ما روشكستند .
جمعه : 13/05/91
اگر گناه وزن داشت؛
هيچ كس را توان آن نبود كه قدمي بردارد ؛
تو از كوله بار سنگين خويش ناله ميكردي ...
و من شايد ؛ كمر شكسته ترين بودم
اگر غرور نبود؛
چشمهايمان به جاي لبهايمان سخن نميگفتند ؛
و ما كلام محبت را در ميان نگاههاي گهگاهمانجستجو نميكرديم
اگر ديوار نبود؛ نزديك تر بوديم ؛
با اولين خميازه به خواب ميرفتيم
و هر عادت مكرر را در ميان ۲۴ زندان حبس نميكرديم
اگر خواب حقيقت داشت؛
هميشه خواب بوديم
هيچ رنجي بدون گنج نبود ...
ولي گنج ها شايد بدون رنج بودند
اگر همه ثروت داشتند؛
دل ها سكه ها را بيش از خدا نمي پرستيدند
و يكنفر در كنار خيابان خواب گندم نميديد ؛
تا ديگران از سر جوانمردي ؛
بي ارزش ترين سكه هاشان را نثار او كنند
اما بي گمان صفا و سادگي ميمرد ....
اگر همه ثروت داشتند
اگر مرگ نبود؛
همه كافر بودند ؛
و زندگي بي ارزشترين كالا بود
ترس نبود ؛ زيبايي نبود ؛ و خوبي هم شايد
اگر عشق نبود؛
به كدامين بهانه ميگريستيم وميخنديديم؟
كدام لحظه ي ناياب را انديشه ميكرديم؟
و چگونه عبور روزهاي تلخ را تاب مياورديم؟
آري بي گمان پيش از اينها مرده بوديم....
اگر عشق نبود
اگر كينه نبود ؛
قلبها تمامي حجم خود را در اختيار عشق مي گذاشتند
اگر خداوند؛
يك روز آرزوي انسان را برآورده ميكرد
من بي گمان
دوباره ديدن تو را آرزو ميكردم و تو نيز
هرگز نديدن مرا
انگاه نميدانم
براستي خداوند كداميك را ميپذيرفت
دكتر شريعتي