آوينآوين، تا این لحظه: 14 سال و 8 ماه و 18 روز سن داره

آوين زیباترین فرشته آسمونی

نامه های کودکان به خدا

1390/4/12 1:24
600 بازدید
اشتراک گذاری

سلام مامان جونی ، به نظرم این آرزوها قشنگ اومد مطمئنم تو هم از این آرزوهای قشنگ تو دوران کودکیت داشتی و حالا که داری این مطلبو  می خونی مثل مامانی به رویاهای کوچیک و زیباشون می خندی ...............می دونی چرا الان خنده روی لباته؟ چون در برابر آرزویی که تو از خدا داری آرزوهای کودکانت هیچ بودن .

خدای قشنگ سلام! خدایا چرا حیوانات درس نمی‌خواننداما ما باید هر روز درس
بخوانیم؟ در سال جدید دعا می‌کنم آنها درس بخوانند و ما مثل آنها استراحت
کنیم! (نیشتمان وازه / 10 ساله)


اگر دل درد گرفتیم نسل دکترها که آمپول می‌زنند منقرض شود تا هیچ دکتری
نتواند به من آمپول بزند! (عاطفه صفری / 11 ساله)


خدای مهربان! من یک جفت کفش می‌خواهم بنفش باشد و موقع راه رفتن تق تق
کند مرسی خدایا! (رویا میرزاده / 7 ساله)

خدای عزیزم! سلام. من پارسال با دوستم در خونه‌ها را می‌زدیم و فرار
می‌کردیم. خدایا منو ببخش و اگه مُردم بخاطر این کار منو به جهنم نبر چون
من امسال دیگه این کار رو نمی‌کنم! (دلنیا عبدی‌پور / 10 ساله)
خدیا! دعا می‌کنم که در دنیا یک جاروبرقی بزرگ اختراع شود تا دیگر
رفتگران خسته نشوند! (فاطمه یارمحمدی / 11 ساله)

خدایا! در این لحظه زیبا و عزیز از تو می‌خواهم که به پدر و مادر همه
بچه‌های تالاسمی پول عطا کنی تا همه ما بتوانیم داروی "اکس جید" را
بخیریم و از درد و عذاب سوزن در شبها رها شویم و در خواب شبانه‌یمان
مانند بچه‌های سالم پروانه بگیریم و از کابوس سوزن رها شویم.... (مهسا
فرجی / 11 ساله)

خدای عزیزم! در سال جدید کمک کن تا مادربزرگم دوباره دندان دربیاورد آخر
او دندان مصنوعی دارد! (الناز جهانگیری / 10 ساله)

خدای عزیزم! من تا حالا هیچ دعایی نکردم. میتونی لیستت رو نگاه کنی.
خدایا ازت میخوام صدای گریه برادر کوچیکم رو کم کنی! (سوسن خاطری / 9
ساله)

خدای مهربانم! من در سال جدید از شما می‌خواهم اگر در شهر ما سیل آمد
فوراً من را به ماهی تبدیل کنی! (نسیم حبیبی / ۷ ساله)

 خدای عزیزم!
از اینکه بابای نازمو بردی پیشت تاازش خوب مواظبت کنی ازت ممنونم
فقط گاهی بهش اجازه بده به منم سر بزنه
آخه منم دلتنگش میشم
مهرنوش

خدای عزیز!
به جای اینکه بگذاری مردم بمیرند و مجبور باشی آدمای جدید بیافرینی، چرا کسانی را که هستند، حفظ نمیکنی؟
سامی

خدای عزیز!
شاید هابیل و قابیل اگر هر کدام یک اتاق جداگانه داشتند همدیگر را نمیکشتند، در مورد من و برادرم که مؤثر بوده.
لاری

خدای عزیز!
اگر یکشنبه، مرا توی کلیسا تماشا کنی، کفشهای جدیدم رو بهت نشون میدم.
میگی

خدای عزیز!
شرط میبندم خیلی برایت سخت است که همه آدمهای روی زمین رو دوست داشته باشی. فقط چهار نفر عضو خانواده من هستند ولی من هرگز نمیتوانم همچین کاری کنم.
نان

خدای عزیز!
در مدرسه به ما گفتهاند که تو چکار میکنی، اگر تو بری تعطیلات، چه کسی کارهایت را انجام میدهد؟
جین

خدای عزیز!
آیا تو واقعاً نامرئی هستی یا این فقط یک کلک است؟
لوسی

خدای عزیز!
این حقیقت داره اگر بابام از همان حرفهای زشتی را که توی بازی بولینگ میزند، تو خانه هم استفاده کند، به بهشت نمیرود؟
آنیتا

خدای عزیز!
آیا تو واقعاً میخواستی زرافه اینطوری باشه یا اینکه این یک اتفاق بود؟
نورما

خدای عزیز!
چه کسی دور کشورها خط میکشد؟
جان

خدای عزیز!
من به عروسی رفتم و آنها توی کلیسا همدیگر را بوسیدند. این از نظر تو اشکالی نداره؟
نیل

خدای عزیز!
آیا تو واقعاً منظورت این بوده که « نسبت به دیگران همانطور رفتار کن که آنها نسبت به تو رفتار میکنند؟ » اگر این طور باشد، من باید حساب برادرم را برسم.
دارلا

خدای عزیز!
بخاطر برادر کوچولویم از تو متشکرم، اما چیزی که من به خاطرش دعا کرده بودم، یک توله سگ بود.
جویس

خدای عزیز!
وقتی تمام تعطیلات باران بارید، پدرم خیلی عصبانی شد. او چیزهایی دربارهات گفت که از آدمها انتظار نمیرود بگویند. به هر حال، امیدوارم به او صدمهای نزنی.
دوست تو (اما نمیخواهم اسمم رو بگم)

خدای عزیز!
لطفاً برام یه اسب کوچولو بفرست. من فبلاً هیچ چیز از تو نخواسته بودم. میتوانی دربارهاش پرس و جو کنی.
بروس

خدای عزیز!
برادر من یک موش صحرایی است. تو باید به اون دم هم میدادیها! ها!
دنی

خدای عزیز!
من میخواهم وقتی بزرگ شدم، درست مثل بابام باشم. اما نه با اینهمه مو در تمام بدنش.
تام

خدای عزیز!
فکر میکنم منگنه یکی از بهترین اختراعاتت باشد.
روث

خدای عزیز!
من همیشه در فکر تو هستم حتی وقتی که دعا نمیکنم.
الیوت

خدای عزیز!
از همۀ کسانی که برای تو کار میکنند، من نوح و داود را بیشتر دوست دارم.
راب


خدای عزیز!
من دوست دارم شبیه آن مردی که در انجیل بود، 900 سال زندگی کنم.
با عشق کریس

خدای عزیز!
ما خواندهایم که توماس ادیسون نور را اختراع کرد. اما توی کلاسهای دینی یکشنبه ها به ما گفتند تو این کار رو کردی. بنابراین شرط میبندم او فکر تو را دزدیده.
با احترام دونا

خدای عزیز!
آدمهای بد به نوح خندیدند « تو احمقی چون روی زمین خشک کشتی میسازی » اما اون زرنگ بود. چون تو رو فراموش نکرد. من هم اگر جای اون بودم همین کارو میکردم.
ادی

خدای عزیز!
لازم نیست نگران من باشی. من همیشه دو طرف خیابان را نگاه میکنم.
دین

خدای عزیز!
فکر نمیکنم هیچ کس میتوانست خدایی بهتر از تو باشد. میخوام اینو بدونی که این حرفو بخاطر اینکه الان تو خدایی، نمیزنم.
چارلز

خدای عزیز!
هیچ فکر نمیکردم نارنجی و بنفش به هم بیان. تا وقتی که غروب خورشیدی رو که روز سه شنبه ساخته بودی، دیدم، معرکه بود.


*معرکه است که تو هميشه ستاره ها رو در جاي درستشون قرار مي دي .



پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (10)

مونا (مامان النا )
13 تیر 90 2:50
سلام دوست مهربونم معرکه بود خیلی قشنگ بود بوسسسسسسسسسسس
مامان فرشته
15 تیر 90 12:50
سلاممممممممم عزیز دلمممممممممم خوبی ؟ واییییییییییی خیلی قشنگ بود البته بگما خیلی هاش آرزوهای من هم بود بوسسسسسسسسسسس
بابا هومن
16 تیر 90 9:43
سلام ممنون از راهنماییت. اینو یه جا خونده بودم ولی میترسیم آخه اولین باره بچه دار شدیم دکتر بهمون گفته بود که چون خوب وزن گرفته میتونید آخر 4 ماهگی بهش غذا بدید شنبه میریم ببینیم چی می گه!!!
مامان فرشته
19 تیر 90 21:14
یه سلام گرم تابستونی تقدیم به بهترین دوستم و دخمل فرشته اش
هر دوتونو می بوسممممممم


مرسي عزيزم ما هم شما دو تا را مي بوسيم
مامان آتین
20 تیر 90 18:09
سلام گلم ممنونم از حضورت خیلی بامزه و خوندنی بود میسی
آرتین خان
22 تیر 90 17:42
سلام مامانی دیر به دیر آپ میکنی ها


سلام عزيزم شما به بزرگي خودتون ببخشيد
مامان ماهان
23 تیر 90 8:44
سلام خیلی زیبا و قشنگ بود
کلی حال کردم بیسته بیست بود


قابلي نداشت
مامان آروین
23 تیر 90 15:53
سلام خاله به مامانی بگو از عکس جدیدت بزاره دوستت دارم خیلی زیاد


چشم خاله جون منم شما رو خيلي دوست دارم ولي گل پسرتو بيشتر
مامان فرشته
23 تیر 90 21:01
سلام دوست جونم خوبی ؟ وای به حدی بهت ایمان دارم که رفتم دوباره وسایلمو چک کردم تا چیزی از قلم نیفته به بابای گیسو هم گفتم گفتم این دوستم وقتی همچین حسی داره ممکنه این اتفاق بیفته گفت خدا از دهنش بشنوه اگه اینجوری باشه یه شیرینی پیش من داره ههههههه همسرمم هم ندید بدید بچه است می بوسمتون
مامان فرشته
24 تیر 90 2:03
الهی قربونت برم چشم هر چی تو بگی