آوينآوين، تا این لحظه: 14 سال و 8 ماه و 14 روز سن داره

آوين زیباترین فرشته آسمونی

دلنوشته 9

1390/8/28 1:45
492 بازدید
اشتراک گذاری

سلام خوشگل خودم

ميدونم بازم يه كم بد قولي كردم بهت قول داده بودم زود به زود بيام و خاطرات خوب با تو بودن را برات به يادگاري بزارم

روزها در كنار تو شيرين ميگذره تو روز به روز بزرگتر و خواستني تر ميشي اين روزها كه يه كم غيبت داشتم ماماني مهمون خونمونه و تو از بودنش خيلي خوشحالي بازم مثل هميشه ماماني برات يه عالمه سوغاتي آورده

لباس ، شال و كلاه و دستكش اسباب بازي ودمپايي

دستش درد نكنه خيلي دوستت داره

اين روزها اتفاق خاصي نيافتاده جز اينكه تو خانوم تر شدي  و مهربون تر

بعضي روزها ميبرمت سرزمين شادي چون اينجا هوا خيلي سرده اين مكان سرپوشيده بهترين جا براي تفريح و بازي توه

وقتي ميرم كارت بازيتو شارژ ميكنم خودت ميگيري دستت ، ميري سوار ميشي

همه ديگه كاملاٌ ميشناسنت و خيلي دوست دارن تا از در ورودي ميريم تو به همه خاله ها  با صداي بلند ميگي

سلام دوستا آوين اومده بازي

اين روزها وقتي ازت عكس ميگيرم و بعد خودم به عكسات نگاه ميكنم باورم نميشه كه تو همون گل دختري كه اندازه بالشت نوزاديت بودي يه دخمل كوشولو

اين روزها هر شب با هم موقع خواب كارهاي روزانتو مرور ميكنيم من اول از كاراي خوبت شروع ميكنم و بهت ميگم

ماماني تو دين و دنيامي تو همه آرزومي من با تمام وجود دوست دارم و عاشقتم

تو هم زود ميگي: منم دوتت دارم .....منم عاشقم

بهت ميگم امروز از ديروز خانوم تر بودي غذا  تو خوب خوردي...بعد از بازي اسباب بازي تو جمع كردي......جيش داشتي رفتي دستشويي.....مامانو اذيت نكردي

تو هم ميگي : من خامونم (خانوم)

بهت ميگم ولي يه كوچولو زيادي بهونه ميگيري هر چي مامان امروز بهت گفت نگفتي چشم

توهم با زيركي تمام ميگي :مامان گول (قول)ميدم شب بخير و زودي چشماتو ميبندي كه من ادامه ندم به گلگي هام

اين يكسري عكس از فرشته مهربونم ، آرام جونم

قربون اون ژست گرفتنت برم

عشق من

سرزمين شادي

همه زندگيم

هنر نمايي ،به ياد بچگيم

قربون اون سايز پات برم من عزيزم

قربون اون پاهاي كوچولوت

دخمل خوشتيپ خودم

   خوابحالا هم خوابيدي يه خواب شيرين و عميق و من دلتنگ بي صدايي توخواب

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (7)

نارینه
28 آبان 90 23:53
ماشالله ... هرروز نازترمیشه این خانوم کوچولو

ببینم این عکسارو میذاری اسفندم دود میکنی یا نه ؟؟


مرسي خاله جون شما لطف دارين ،اسپند هم دود ميكنيم
زهرا
29 آبان 90 14:40
سلام مامان اوین جیگر کم پیدایی دلمون برات تنگ شد
اوین با اون تیپ زمستونیش خیلی ناز شده اسفند براش دود کن


چشم حتماٌ براش اسپند دود ميكنم
مونا (مامان النا)
29 آبان 90 19:30
سلام عزیز خاله ممنونم که به ما سر زدی خیلی خانم شدی خوشتیپ خاله
مامانه میکاییل
29 آبان 90 20:07
قوربونت برم با اون بارونیت عزیزممممممم
راستش همش تو ذهنم با خودم میگم شیر شو آوردن نی نیا بتولن و می خندم واسه همه دوستام هم تعریف کردم خیلی جالب بود ماشالله
عزیزم چقدر خوبه از رفتارهای مادرونت می نویسی خیلی بهم ایده میدی فقط نکنه یادم بره آخه می خوام مامانه خوبی باشم و این خیلی خوبه که آخر شب کارهای خوبش بهش میگی


ملي جونم مرسي كه با نظرات خوبت منو دلگرم ميكني تو هم خيلي مادر خوبي هستي با اينكه توي روزاي اول يه مادر سرش خيلي شلوغه ولي تو بازم همه خاطرات ميكائيل جون رو مينويسي

مامان ماهان
17 آذر 90 15:19
خوش تیپ جونم خوبی 10000000 ماشالله
مامان آوین
19 آذر 90 22:04
ایشالا آوین جون زودتر خوب می شه. امان از دست روزی که این نی نی ها مریض بشن.
نسترن
3 دی 90 13:42
ماشاله...دوستت دارم عزیزم.