آوينآوين، تا این لحظه: 14 سال و 8 ماه و 7 روز سن داره

آوين زیباترین فرشته آسمونی

دلنوشته 16

  هَشتمین روز فروردين   انگار چند روز گذشته   امروز چند شنبه س؟   حتي روزها را هم از ياد ميبرم گاه   گاه بايد مثل بچه ها بشمارم با دست   دستهايم را مشت كنم و بگويم :   شنبه   و بعد يك انگشت را از ميان مشت بيرون بياورم : 1  شنبه   و بعد دو انگشتم را :  2  شنبه   و بعد انگشت وسط را به آن دو انگشت اضافه كنم: 3   شنبه   حالا انگشت چهارم : 4  شنبه   و حالا انگشت شست را اضافه ميكنم : 5 شنبه   دستم را مشت ميكنم و آن دستم را رويش ميگذارم : جمعه ... هي تعطيله!   پس امروز جمعه س كه تعطيل   ا...
9 فروردين 1391

نوروز 1391 مبارك عشقم

سلام عشق مامان این اولین دلنوشته های مامان برای دخمل گلش توی سال ١٣٩١ عزیز مامان عیدت مبارک امیدوارم روزهایی خوبی را توی این سال جدید پیش رو داشته باشی دوست دارم عشق مامان باور کن هنوزم که هنوزه باور نمیشه که خدا منو قابل دونسته  و تو رو مهمون خونم کرده هم خونه دلم و هم خونه عشقم عزيزكم وقتي لباساي عيدت را تنت كردم تا سر سفره هفت سين ازت عكس بيندازم اشك تو چشماي منو بابايي حلقه زده بود و درست هم زمان هر دوتامون با هم گفتيم خدا يا شكرت تو بهترين عيدي بودي كه خداوند سال 88 به مامان و بابا هديه داد هنوزم بهار دلمي ....... هنوزم بهترين هديه مني گل مامان امسال روز اول عيد رفتيم تهران و طبق معمول خيلي بهمون خوش گذشت خدا رو شكر ...
7 فروردين 1391