آوينآوين، تا این لحظه: 14 سال و 8 ماه و 12 روز سن داره

آوين زیباترین فرشته آسمونی

آوين جون و جوجه هاي رنگيش

سلام قشنگم، فرشته كوچولوي خودم ، نفسم       امروز بازم يه تجربه جديد پيدا كردي امروز بابايي برات دوتا جوجه رنگي خوشگل خريده   شما اول ازشون ترسيدي ولي كم كم دوسشون داشتي و نوازششون ميكردي و بعضي از مواقع هم كه حرفتو گوش نمي دن و عصبانيت ميكنن .........   بعدم ناراحت بودي كه چرا اينا اتاق ندارن و بايد برن توي ايوان بخوابن   به همين خاطر مامان و بابا براي جوجه هاي عزيز اتاق درست كردن توي شومينه به دستور شما اين عكسم همين جوي گذاشتم چون از ژستت خوشم اومد ...
4 مرداد 1390

صندوقچه قديمي

 سلام مامي جون عزيز دلم ، امروز توي كمد دنبال چيزي مي گشتم كه چشمم به اين صندوق قديمي افتاد .اين صندوق براي پدر بزرگ بابا داريوش بوده كه دست به دست چرخيده و حالا در خدمت ماماني مي باشد مي دوني توي اسن صندوق چييييه؟ يه عالمه خاطره كه مامان با هر بار باز كردن درب اين صندوقچه همه خاطرات قديميش تازه ميشه حالا الان با هم ميريم خاطراتو مرور ميكنيم  اين بعد از هزار تا بي بي چكي كه تو چند سال بعد از ازدواجمون كه هر ماه امتحان مي كردم اين يكي  وقتي مثبت شد يعنننننني زندگي ، يعني دين و دنيام يعني معني دوباره زنده شدن يعني معجزه و يعني تو خود خود تو ، البته من دو تا شو برات يادگاري نگه داشتم اون روز وقتي بابايي فهميد كه ت...
4 مرداد 1390

تعطيلات نيمه شعبان

اول از همه سلام به روي گل دخمل نازم دوم اينكه عيدت مبارك نفسم  هر سال وقتي نيمه شعبان ميشه يادم ميفته كه شما دخمل گل وقتي تو دل ماماني بودي دقيقا شب نيمه شعبان داشتي زود به دنيا مي اومدي كه به دستور دكتري استراحت مطلق شديم ولي فايده نداشت ، شما دخمل ناز بازم سر وقت دنيا نيامدي سوم اينكه اميدوارم همه  خاله هايي كه منتظر ني ني هستن زود زود ني ني ها بيان تو دلشون از جمله زن دايي و عمه جوني شما................  و همه خاله هايي كه منتظرن تا ني ني هاشونو تو آغوش بكشن به سلامتي ني ني هاشون دنيا بيان از جمله گيسو جون خودم...........الهي آمين و اما مهمتر از همه وقتي تعطيلات ميشه مامان غم دنيا دلشو ميگيره چون...
29 تير 1390

دل نوشته ای دیگر برای فرشته ام

فرشته ی كوچك رويايي ِ من دنيا اگر خودش را بكشد نميتواند به عشق من به تو شك كند. تمام ِ بودنت را حس مي كنم ... حاجتي به استخاره نيست عشق ما ... عشق من به تو عشق تو به من يك پديده است ... يك حقيقت بي نياز از استخاره و ُ گمان صداي قلب تو ... صداي زندگيست. زندگي را دوست داشته باش نازنين ِ من زندگي را زندگي كن عاشقانه كودكانه... حتی وقتي بزرگ شدي  كودكانه زندگي كن جانكم مادرانه ترين لحظه هاي امروزم همين ل...
28 تير 1390

هدیه برای یه دخمل خوب

سلام نارنینم ، عزیزکم            دیروز مامانی اومد یشمون و به خاطر اینکه دخمل خوبی شدی و شبها تشریف میبری تو اتاق خودت برات یه جایزه خریده بود ،اینم عکس جایزت     تو هم خیلی خوشحال شدی و تمام روز فقط با اون بازی میکردی و با بقیه اسباب بازی هات کاری نداشتی راسته که میگن نو که میاد به بازار کهنه  مییشن بقیه اسباب بازی ها، دوست دارن یه دنیا ...
24 تير 1390

نامه های کودکان به خدا

سلام مامان جونی ، به نظرم این آرزوها قشنگ اومد مطمئنم تو هم از این آرزوهای قشنگ تو دوران کودکیت داشتی و حالا که داری این مطلبو  می خونی مثل مامانی به رویاهای کوچیک و زیباشون می خندی ...............می دونی چرا الان خنده روی لباته؟ چون در برابر آرزویی که تو از خدا داری آرزوهای کودکانت هیچ بودن . خدای قشنگ سلام! خدایا چرا حیوانات درس نمی‌خواننداما ما باید هر روز درس بخوانیم؟ در سال جدید دعا می‌کنم آنها درس بخوانند و ما مثل آنها استراحت کنیم! (نیشتمان وازه / 10 ساله) اگر دل درد گرفتیم نسل دکترها که آمپول می‌زنند منقرض شود تا هیچ دکتری نتواند به من آمپول بزند! (عاطفه صفری / 11 ساله) خدای مهربان! من یک...
12 تير 1390

مرور بر گزیده عکسای گل دخملم از تولد تا به امروز

اینجا اولین  لحظه ای که فرشته آسمونی من تبدیل به یه فرشته زمینی شد ، اولین دقایق بعد از بدنیا اومدنت اینجا هم دستگاه بخش مراقبتهای ویژه بیمارستان آتیه است که دخملی به جای بغل مامان که حسرت درآغوش کشیدنش را میکشید چند روزی مهمون اینجا شد   اینجا یعد از گذشت ١٠ روز که تو دستگاه بودی با خواهش از خاله های مهربون پرستار ساعت ١٢ شب تونستم بغلت کنم ، نمی تونی تصور بکنی بعد از یک انتظار چند ساله چه مزه ای داشت. اینجا ١٥ روزه بودی نفس مامان، چشماتم غی کرده بود که بردمت دکتر کفت هنوز مجاری اشک چشمت تشکیل نشده اینم اولین باری که مامان خنده ات را دید اینجا ٢٠ روزت بود ناز گلی اینجا یک ماهت بود عزیزکم ...
9 تير 1390

هواي گرم تابستون و بد خلقي هاي دخملي

سلام ماماني ،   اين روزها هوا خيلي گرم شده و تو هم كه اينقدر گرمايي كه مدام در حال ناليدني من هر روز سعي ميكنم حمامت كنم ولي اينگار فايده نداره چون تا شب اينقدر عرق كردي كه تمام موهات به هم ميچسبه  ديدم حالا كه تو هنوز كوچولويي و نمي شه ببرمت استخر بهتر يه استخر كوچولو هم قد و قواره خودتو مهمون خونمون كنيم تا هم تو سر گرم بشي و كمتر بهونه بگيري و هم از گرما شايد يه كم نجات پيدا كني. اينم عكس دخمل من با استخرش     ...
9 تير 1390

آوین خانوم به اتاق خودشان تشریف فرما می شوند

ووووووووووووووووووووووووووای که مامانی عاشقتم   نمی دونی بفهمی که چقدر دوست دارم چند روز قبل با هم رفتیم و اتاقت را تمیز کردیم و شما عزیز دل از همان شب به اتاق خودتان تشریف فرما شدین البته من دلم طاقت نیاورد و تا دو شب پائین تختت خوابیدم ولی تو خوشگل مامان تا صبح بیدار نشدی ، خیلی خانومی عزیزم اینم شما عزیز دل در حال اتاق تکانی مامانی اون عروسکه که کنارته اولین عروسک مورد علاقه دوران کودکی مامان عزیزم این توری بود که دخملی با هزار ترفند و بازی به اتاقشان تشریف فرما شدن ...
8 تير 1390